آیه 21 سوره عنکبوت
<<20 | آیه 21 سوره عنکبوت | 22>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
هر که را (از اهل گناه) بخواهد (به عدل) عذاب میکند و هر که را بخواهد (به لطف و رحمت) میبخشد و شما را به سوی او باز میگردانند.
هر کس را بخواهد عذاب می کند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرار می دهد، و فقط به سوی او بازگردانده می شوید.
هر كه را بخواهد عذاب و هر كه را بخواهد رحمت مىكند و به سوى او بازگردانيده مى شويد.
هر كه را بخواهد عذاب مىكند و بر هر كه خواهد رحمت مىآورد، و همه بدو بازگردانيده مىشويد.
هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات میکند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرارمیدهد؛ و شما را به سوی او بازمیگردانند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- تقلبون: عوض كرده مىشويد. قلب: بر گرداندان و وارونه كردن: إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ در جاى إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ «21»
(خداوند،) هر كه را بخواهد عذاب و هر كه را بخواهد رحمت مىكند، و به سوى او بازگردانده مىشويد.
وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22»
و شما هرگز نمىتوانيد خدا را عاجز كنيد، نه در زمين و نه در آسمان، و براى شما جز خداوند، ولىّ و ياورى نيست.
جلد 7 - صفحه 128
نکته ها
شيوهى تربيتى قرآن چنان است كه هرگاه مِهر و قهر خداوند را بيان مىكند، ابتدا از مهر و رحمت و سپس از قهر و عذاب سخن مىگويد، ولى چون اين آيه، دنبالهى تكذيب كفّار است، ابتدا دربارهى عذاب و سپس دربارهى رحمت سخن گفته است.
در قرآن كريم، هر جا كه جملهى «مَنْ يَشاءُ» و سخن از اراده و خواست خداوند آمده است، مشيّت با توجّه به حكمت و عدل است، زيرا ارادهى الهى بدون حكمت نيست.
در مجمعالبيان مىخوانيم: «وَلِيٍّ» كسى است كه بدون درخواست، كمك كند و «نَصِيرٍ» كسى است كه با درخواست فرد، او را يارى نمايد و كفّار از هر دو محرومند.
پیام ها
1- دشمنان دين، با هرگونه تدبير و تلاش و توطئهاى نمىتوانند بر ارادهى الهى چيره شوند و از مدار قهر او خارج گردند. «وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ»
2- براى شرك زدايى، بايد انواع موهومات را نفى كرد. «ما أَنْتُمْ- وَ لا فِي السَّماءِ- وَ لا نَصِيرٍ» به كفّار و دشمنان دين مىفرمايد: نه شما به تنهايى كارائى داريد، «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ» و نه از ديگران كارى ساخته است. ما لَكُمْ ... مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ «21»
جلد 10 - صفحه 218
يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ: عذاب مىفرمايد از روى عدل هر كه را كه خواهد تعذيب او را از اهل معصيت، وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ: و مىبخشد بر وجه فضل هر كه را خواهد بخشش او را به توبه يا از روى فضل. وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ: و به حكم او باز گرديده خواهيد شد در روز جزا، يعنى اى منكران قيامت و حشر، خداى قادر متعال به قدرت كامله شما را باز خواهد گردانيد در روزى كه مالك نفع و ضرر نيست مگر او سبحانه.
در كشف الاسرار گويد: عذابش بر وفق عدل و رحمتش از راه فضل هر كه را خواهد با وى طريقه عدل مرعىّ داشته از پيش براند، و هر كه را خواهد با وى فضل نمايد و بخشش فرمايد «1»، هر چه نمايد بر وفق عدل و حكمت باشد و در آن روز فرار و سلطهاى نخواهد بود براى هيچكس؛ چنانكه فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ «21» وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «23» فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «24» وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25»
ترجمه
عذاب ميكند آنرا كه ميخواهد و مىبخشد آنرا كه ميخواهد و بسوى او باز گردانده ميشويد
و نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كنندهاى
و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات او آنگروه نااميد شدند از رحمت من و آنگروه براى آنها است عذابى دردناك
پس نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بكشيد او را يا بسوزانيدش پس رهانيد او را خدا از آتش همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه ميگروند
و گفت جز اين نيست كه گرفتيد غير از خدا بتانى را بدوستى ميانتان در زندگانى دنيا پس روز قيامت بيزارى جويند برخى از شما نسبت به برخى و لعنت كنند برخى از شما برخى را و جايگاهتان آتش است
جلد 4 صفحه 223
و نباشد براى شما يارى كنندهاى.
تفسير
خداوند متعال بمناسبت ذكر قدرت خود در آيه اخيره از آيات سابقه ميفرمايد عذاب ميكند هر كس را بخواهد و مىبخشد هر كس را بخواهد بلحاظ قدرت و مكنت ولى عذاب ميكند و مىبخشد بمقتضاى عدل و حكمت كسانيرا كه استحقاق يكى از آن دو را دارند و مرجع خلق در روز حشر باو و فرمان او است و بمقام اصلى مسترد خواهند شد و اگر كفّار و فجّار بخواهند از حكم خدا فرار كنند در هر نقطه از زمين يا آسمان باشند از تحت نفوذ حكم و قدرت او بيرون نخواهند بود و نميتوانند خدا را عاجز از دستگير كردن خودشان نمايند و غير از خدا هم كسى نميتواند نگهدارى و دستگيرى از آنها نمايد و يار و معين و ياورى ندارند و كسانيكه قرآن و پيغمبر و امام و حشر را انكار نمودند مأيوس از رحمت الهى ميباشند چون اعتقاد بآن ندارند و همين يأس و نااميدى در دنيا براى آنها كافى است علاوه بر عذاب اليم آخرت كه براى آنها ثابت و محقّق است و در جواب دعوت حضرت ابراهيم كه در آيات سابقه ذكر شد قوم او گفتند بكشيد يا بسوزانيد او را چون عاجز از جواب منطقى بودند چنانچه رسم جهّال است كه بعد از عجز از استدلال ستيزگى كنند و بدست درازى و ناسزاگوئى پردازند و گفتهاند اين كلام را بعضى گفتند و خداوند بهمه نسبت داده براى رضاى سايرين بآن و چنانچه در سور سابقه مفصّلا ذكر شد آتش مهمّى تهيّه نموده و حضرت را در آن انداختند و خداوند آتش را بر او برد و سلام يعنى سرد و سلامت فرمود و نجات داد او را از آن و در اين نجات دادن نشانههائى از قدرت و عظمت الهى ظاهر گرديد كه از آن جمله محفوظ ماندن آنحضرت و خاموش شدن آن آتش عظيم در اندك زمانى و مبدّل شدنش بگلستان بود ولى اهل انصاف و ايمان از آن آيات نفع بردند كه موجب مزيد ايمان و يقين ايشان شد نه اهل كفر و عناد كه موجب مزيد انكار و استحقاقشان براى عذاب گرديد و حضرت ابراهيم فرمود شما فقط براى حفظ روابط دوستانه دنيوى ميان خودتان و بزرگان و اعيانيكه باغراض شخصى شما را وادار بكارهائى ميكنند اين بتها را عبادت ميكنيد و براى محبّتى كه به تبعيّت از سيره آباء و اجدادتان داريد و
جلد 4 صفحه 224
ميخواهيد در مسلك و دين موافق باشيد قائل بخدائى يا شفاعت آنها نزد خداى بزرگ شديد ولى روز قيامت اين مودّت و محبّت و الفت از بين ميرود آنها از شما بيزارى ميجويند و عمل شما را مستند باختيار خودتان ميكنند و شما از آنها بيزارى ميجوئيد و ميخواهيد گناه خودتان را بگردن آنها بيندازيد و هر دو دسته يكديگر را لعن ميكنيد و بهم ناسزا ميگوئيد و تمامى در آتش جايگزين خواهيد بود و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزيد و بسازيد و يار و ياور و معين و ناصرى نداشته و نخواهيد داشت و بعضى مودّت را ميان آنها و بتان قرار دادهاند و آنرا عبارت از علاقه و دلبستگى بآنها در دنيا دانستهاند و تناكر و تلاعن را هم ميان آنها فرض نمودهاند چنانچه خداوند فرموده و يكونون عليهم ضدّا و گفتهاند خداوند در قيامت بتان را داراى حيات و ادراك ميفرمايد براى آنكه از اتباع خود در حضورشان تبرّى جويند و لعن نمايند و مودّة بنصب و تنوين و برفع و اضافه نيز قرائت شده است و ظاهرا مفعول له براى اتّخذتم باشد و در اخبار ائمه اطهار يكفر به يتبرّء تفسير شده و فرمودهاند هر قومى كه امام و پيشوائى براى خود اختيار نمودند در دنيا روز قيامت آنها امامشان را و امامشان آنها را لعن مينمايند مگر شيعيان كه قائل بامامت ائمه اطهارند و بشفاعت آنها اگر گناهكار باشند فائز خواهند شد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُعَذِّبُ مَن يَشاءُ وَ يَرحَمُ مَن يَشاءُ وَ إِلَيهِ تُقلَبُونَ «21»
عذاب ميفرمايد هر كرا بخواهد و رحم ميكند هر كرا بخواهد و بسوي او برميگرديد.
چون تمام خلق اولين و آخرين در محشر حاضر ميشوند اينها چند طبقه ميشوند:
طبقه اول كفار و مشركين و ضالين و مبدعين و منكرين ضروريات دين يا ضروريات مذهب و معاندين و ناصبين و جسارت كنندگان بمقدسات دين و شاكين در عقايد و مخالفين که جامعش عدم ايمان است اينها در عذاب مخلد بتفاوت درجات معذب که اشد درجات جاي منافقين است.
جلد 14 - صفحه 307
طبقه دوم اطفال و مجانين و قاصرين از اينکه طوائف مذكوره اينها عذاب ندارند چون از روي تقصير نبوده و لياقت ثواب هم ندارند چون ايمان ندارند اينها را در يك صحرايي ميبرند و براي آنها يك اسباب معيشتي فراهم ميكنند.
طبقه سوم، مؤمنيني که بدون گناه وارد صحراي محشر ميشوند يا آلوده بمعاصي نشدهاند يا بوسائلي مورد مغفرت و عفو الهي واقع شدهاند يا تدارك معاصي آنها به بليات دنيوي و عقوبات برزخي شده اينها مخلد در بهشت و مشمول رحمت الهي ميشوند بتفاوت درجات بقدر مراتب ايمان و اخلاق و اعمال صالحه از درجه اعلاء که مقام انبياء و ائمه معصومين است تا ما دون.
طبقه چهارم اطفال مؤمنين که آنها هم وارد بهشت ميشوند براي احترام والدين آنها.
طبقه پنجم مجانين مؤمنين در يك محل خوشي براي آنها تعيين زندگاني ميكنند.
طبقه ششم كفار جن و شياطين که در جهنم مخلد هستند.
طبقه هفتم مؤمنين جن براي آنها بهشتي غير از بهشت انس، هستند متنعم بنعم الهي مناسب با آنها.
طبقه هشتم ملائكه که مأمور باوامر الهيه هستند ملائكه عذاب و ملائكه رحمت غلمان و حوريه و خزنه بهشت و خزنه جهنم لذا ميفرمايد:
يُعَذِّبُ مَن يَشاءُ بقدر استحقاقش زائد بر استحقاق عذاب نميفرمايد.
وَ يَرحَمُ مَن يَشاءُ بقدر قابليتش زائد بر قابليت چون فعل قبيح و لغو از او صادر نميشود.
وَ إِلَيهِ تُقلَبُونَ خطاب بتمام اهل عالم است و لو صورت خطاب بكفار و مشركين است بقرينه آيه بعد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- سپس به ذکر یکی از مسائل مربوط به معاد میپردازد، و آن مسأله رحمت و عذاب است میگوید: «او در قیامت هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات میکند، و هر کس را بخواهد (و لایق ببیند) مورد رحمت قرار میدهد، و به سوی او بازگشت میکنید» (یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ یَرْحَمُ مَنْ یَشاءُ وَ إِلَیْهِ تُقْلَبُونَ).
با این که رحمت الهی بر غضبش پیشی گرفته اما در اینجا نخست سخن از عذاب میگوید بعد رحمت، چرا که در مقام تهدید است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 120
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم